تابستان سال 1386 بود.
در مسجد امین الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجیبی بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند.
من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ایستاده بودم. بعد از نماز مغرب، وقتی به اطراف خود نگاه کردم، با کمال تعجب دیدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اینکه مسجد، جزیرهای در میان دریاست!
امام جماعت پیرمردی نورانی با عمامهای سفید بود. از جا برخاست و رو به سمت جمعیت شروع به صحبت کرد.
از پیرمردی که در کنارم بود پرسیدم: امام جماعت را میشناسی؟
جواب داد: #حاج_شیخ_محمدحسین_زاهد هستند. استاد حاج آقا #حقشناس و #حاجآقا_مجتهدی.