بدبختترین کودکان از نظر «روسو»
روسو کتابى دارد به نام «امیل» که در فنّ تربیت کودک نوشته است؛ کتاب جالبى است؛
امیل نام کودک فرضى و افسانهاى است که وى در کتاب خود او را تحت تربیت خود قرار مىدهد و به پرورش همه جنبههاى جسمى و روانى او توجه مىکند. در همه موارد، ایده روسو این است که امیل را در حال ممارست با طبیعت و پنجه در پنجه طبیعت و در دامن سختیها پرورش دهد.
وى معتقد است که بدبختترین کودکان، آنهایى هستند که والدین آنها، آنها را در ناز و نعمت پرورش مىدهند و نمىگذارند سردى و گرمى دنیا را بچشند و پستى و بلندى جهان را لمس کنند.
این گونه کودکان در مقابل سختیها حسّاس مىشوند و در مقابل لذّتها بىتفاوت؛ همچون ساق نازک یک درخت کوچک در مقابل هر نسیمى مىلرزند و کوچکترین حادثه سوئى آنان را ناراحت مىکند تا جایى که یک حادثه کوچک، آنان را به فکر خودکشى مىاندازد؛ و از آن طرف، هر چه موجبات لذّت به آنها داده شود به هیجان نمىآیند و نشاط پیدا نمىکنند.
اینگونه انسانها هرگز طعم نعمتها را درک نمىکنند؛ گرسنگى نچشیدهاند تا مزه غذا را بفهمند، بهترین غذاها براى ایشان کم ارجتر و کم لذّتتر از نان جوینى است که یک بچه دهاتى مىخورد.
برگرفته از کتاب
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۱،ص۱۸۵
کانال ما را در سروش دنبال کنید